فریاد بی صدا

فریاد بی صدا

نفس های یخی

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 83
بازدید ماه : 183
بازدید کل : 23025
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



یوزرنیم و پسورد روزانه نود 32


یاور همیشه مؤمن


ای به داد من رسیده تو روزهای خود شکستن
ای چراغ مهربونی تو شب‌های وحشت من
ای تبلور حقیقت توی لحظه‌های تردید
تو شب رو از من گرفتی تو من رو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی برای من تکیه‌گاهی
برای من که غریبم تو رفیقی جون‌پناهی

یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوریت برای من شده عادت
ناجی عاطفه من شعرم از تو جون گرفته
رگ خشک بودن من از تن تو خون گرفته

اگه مدیون تو باشم اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره که من رو دادی نشونم

اگه مدیون تو باشم اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره که من رو دادی نشونم

وقتی شب، شب سفر بود توی کوچه‌های وحشت
وقتی همسایه کسی بود واسه بردنم به ظلمت
وقتی هر ثانیه شب طپش هراس من بود
وقتی زخم خنجر دوست بهترین لباس من بود
تو با دست مهربونی به تنم مرهم کشیدی
برام از روشنی گفتی پرده شب رو دریدی

یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت

ای طلوع اولین دوست ای رفیق آخر من
به سلامت سفرت خوش ای یگانه یاور من
مقصدت هرجا که باشه هر جای دنیا که باشی
اون ور مرز شقایق پشت لحظه‌ها که باشی
خاطرت باشه که قلبت سپر بلای من بود
تنها دست تو رفیق دست بی‌ریای من بود

یاور همیشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت



نظرات شما عزیزان:

amirreza
ساعت15:59---21 آذر 1391
mer30 behem sar zadi hichkas jan پاسخ:قربان شما

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: hiichkass تاريخ: سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

روزگار غریبیست نازنین دهانت را می بویند مبادا که گفته باشی دوستت میدارم دلت را می بویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد روزگار غریبیست نازنین عشق را کنار تیرک راه بند تازیانه می زنند عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد در این بن بست کج و پیچ سرما آتش را به سوختبار سرود وشعر فروزان میدارند به اندیشیدن خطر مکن آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد آنک قصابانند برگذرگاهها مستقر با کنده و ساطوری خون آلود و تبسم را بر لبها جراحی می کنند و ترانه را بر دهان شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد کباب قناری بر آتش سوسن و یاس ابلیس پیروز مست سور عزای ما را بر سفره نشسته است خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to gorestan.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com